مدح امام هادی علیهالسلام
نور نامت بـرده هادی رونق مهـتاب را سوز قرآن خواندنت میگیرد از سر خواب را آسمان نزدیک نزدیک است و می بیند زمین معجــزاتی روشن از آن گـوهر نایاب را چشم می بندی، شب است و سامرا بی نور و سرد چشم را بگشای تا روشن کنی سرداب را می شناسی مردمانِ بی مروت را تو خوب دیده ای با چشم خود صد جعفر کـذاب را یا نقی سلطان مظلومم! نقی مولای صبر بعد ازین با نام تو پُـر می کنم هر قاب را بزم خفاشان مجال نام پُر نور تو نیست شیر کرنش می کند خورشید عالمتاب را! |